مرد میانسالی وارد فروشگاه اتومبیل شد. ب ام و آخرین مدلی را دیده و پسندیده بود. وجه را پرداخت و سوار بر اتومبیل تندروی خود شد و از فروشگاه بیرون آمد...
تبلیغات
مرد میانسالی وارد فروشگاه اتومبیل شد. ب ام و آخرین مدلی را دیده و پسندیده بود. وجه را پرداخت و سوار بر اتومبیل تندروی خود شد و از فروشگاه بیرون آمد...
دیشب
داشتیم با عاغ داداشمون مچ مینداختیم ، پنجه تو پنجه ، فیس ۲ فیس با نهایت
زور داشتیم سعی میکردیم مچ یکی دیگرو بخابونیم که ناگهااااااااان چشمتون
روزه بد نبینه یه صدایی خارج شد در حد طوفان اوکلاهوماااا ؛ منو میگی داشتم
فرشو میجوییدم ، خیلی صحنه ی خفنی بود !
خلاصه این داداشه ما هم سریع محله حادسه (هادصه.هادسه.اصن هرچی !) رو ترک کرد …
.
.
هر وقت مهمون میخواد بیاد خونمون مامانم اولین کاری که میکنه اینه که میاد تو اتاق ما پسرا اسپری خوشبو کننده میزنه …
یعنی رسمن ما رو به چشم راسو میبینه !
.
.
.
بقیه در ادامه مطلب »»